یادداشت‌های مرحوم محمدعلی فروغی در ارتباط با قم

  • مرحوم محمدعلی فروغی سیاستمدار و نخست وزیر ایران در دورۀ پهلوی اول، به ثبت خاطرات و یادداشت‌های روزانۀ خود در حاشیۀ تقاویم و دفترچه‌های مختلف پرداخته که در سال‌هال گذشته برخی از آنها به همت اساتیدی همچون مرحوم ایرج افشار و … به چاپ رسیده است. در بین این یادداشت‌ها مطالبی مربوط به شهر قم نیز مشاهده می‌شود که در ادامه برخی از آنها نقل می‌شود:

صبح یکشنبه، ٢٨ اسفند {١٣٠۵}، ١۶ رمضان {١٣۴۵}، بیستم مارس ١٩٢٧
حرکت از خانه ساعت نُه به اتفاق میرزا ابوالحسن خان و مسعود خان و صادق خان در کالسکۀ استودبکر کمپانی نفت جنوب برای شیراز. ساعت نُه و ربع از دروازۀ حضرت عبدالعظیم گذشته، چهل دقیقه بعد از ظهر در ساری بولاق نهار خوردیم در بیابان و سه ساعت بعد از ظهر به قم رسیده، زیارت کرده، چهار ساعت و بیست دقیقۀ بعد از ظهر از قم حرکت و تقریباً ساعت هشت به دلیجان رسیده، در مهمانخانه منزل کردیم.
سه شنبه، ١ خورداد ١٣١٣، ٨ صفر، ٢٢ مه
عصر چای سهیلی. شب منزل فرزین قلهک. سیل قم.
جمعه، ٢٢ فروردین ١٣١۴، ٨ محرّم، ١٢ آوریل
مسافرت قم به اتفاق وزیر داخله و امیر اصلانی مهندس و دولتداد مهندس و محسن خان انصاری و آقا میر سید محمد فاطمی و نجم آبادی. ساعت نُه حرکت کرده، نیم ساعت بعد از ظهر قم رسیده، مریضخانه منزل کردیم و عصر به دیدن رودخانه رفتیم و شب به زیارت و مسجد روضۀ حاجی شیخ عبدالکریم رفتیم.
سه شنبه، ٢٠ آبان ماه ١٣١۴، ١۴ شعبان، ١٢ نوامبر
صبح هیئت وزرا رفتم. شارژ دافر موقّتی چکوسلواکی به خدا حافظ آمد. بعد از ظهر ساعت سه و نیم به اتفاق وزیر داخله و محمود خان حرکت کردیم برای قم و ساعت شش و چهل دقیقه رسیدیم و در منزل حکومت فرود آمدیم. حاکم عبدالعظیم میرزاست که احمدی نام دارد.
چهارشنبه ، ٢١ آبان ماه ١٣١۴، ١۵ شعبان، ١٣ نوامبر
صبح اول مریضخانه فاطمی را افتتاح کردیم، بعد سنگ بنای دبیرستان قم را گذاشتیم. بعد از ظهر موزۀ آستانۀ معصومیه را افتتاح کردیم و ساعت چهار به اتفاق وزیر داخله و مسعودی از قم حرکت کرده، ساعت هفت طهران رسیدیم. محمود خان با سیّاح و وزیر معارف رفتند محلاّت.
سه شنبه، ١٩ شهریور ١٣١٩، ٧ شعبان، ١٠ سپتامبر
صبح دکتر پروانسکی آمد، امانتی او را به او رد کردم. سیّاح آمد. با غلامرضا حرکت کردیم. ظهر به قم رسیده، در رستوران استاسیون سه چهار زردۀ تخم پخته خوردیم و رفتیم منزل میرفخرایی حاکم. حالم خیلی بد بود، قدری هم تب داشتم. دکتر شفاء الدوله آمد خاکشیر و قند داد و لیموناد. سه و نیم بعد از ظهر حرکت کردیم. نزدیک ساعت ده اصفهان رسیدیم.
منبع: کتاب خاطرات محمدعلی فروغی به همراه یادداشت‌های روزانه از سال‌های ١٢٩٣ تا ١٣٢٠
به خواستاری ایرج افشار، به کوشش: محمد افشین وفایی، پژمان فیروزبخش
مجید داداش‌نژاد
۹۷/۱۰/۲۲

اشتراک گذاری:

به اشتراک گذاری بر روی print
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی telegram
0 دیدگاهبستن دیدگاه‌ ها

ارسال دیدگاه

عضویت در خبرنامه

آخرین پست ها و مقالات را در ایمیل خود دریافت کنید

ما قول می دهیم که اسپم ارسال نشود :)