فلکه پارک سالاریه، عکس از مصطفی کریمی منش
فلکه پارک سالاریه، عکس از مصطفی کریمی منش

باغ سالاریه، ثروت بادآورده یک خاندان که سرانجام نابود شد

آخرین تیر بر پیکره نیمه جان باغ سالاریه هم زده شد و اینطور که پیداست از این باغ تاریخی جز نامی باقی نخواهد ماند. باغی که قدمتش به قرنها پیش برمی‌گردد و درباره آن نوشته‌هایی هم موجود است. باغ سالاریه در دوره معاصر ملک خصوصی خاندان متولی باشی بوده که مشخص نیست چرا اموال عمومی شهر و روستاهای پیرامون در این سرزمین به نام یک خانواده ثبت می شود و چرا پس از مرگ آنها سرنوشتی دردناک پیدا می‌کند.
در این اواخر نقدهای فراوان نسبت به تصرف باغ از سوی سازمانها و نهادهای مختلف وارد شده که آخرین نمونه آن ایجاد شعبه دانشگاه امام صادق در قم است که به واقع می‌توانست در محلی مناسب‌تر ایجاد شود که نه بر ترافیک آن منطقه بیفزاید و نه آخرین خاطره از تفرجگاه تاریخی مردم را نابود کند.

فارغ از سوء مدیریتی که باعث شده تا این باغ به این حال و روز بیفتند، آنچه بیش از همه باید مورد نقد واقع شود مردمی هستند که هرگز دغدغه نداشته‌اند. مردمی که خوب به یاد داریم که همان منطقه سالاریه دستمایه فخرفروشی آنها بود و رفتار متکبرانه آنها حس تحقیر به مناطق دیگر القا می‌کرد. مردمی که نه فضای سبز برایشان مهم بود و نه هوای قم و نه آینده شهری که از فقر منابع تفریحی رنج فراوان می‌برد.

باز هم نمی‌توان مردم و حسی که در خصوص انتخاب محله‌ای بهتر و خوش آب و هوا را داشتند مقصر دانست، اما اگر سالاریه منطقه خوب و مناسبی بوده، به لطف چندین هکتار باغی است که دیگر وجود ندارد و معلوم نیست در حال حاضر این محل شلوغ چه مزیتی بر سایر محله های دیگر شهر با همین فضای سبز موجود را دارد .
آنچه توسط نگارنده مورد نقد است و کمتر به آن توجه می‌شود واکاوی برخورداری برخی در گذشته از این همه ثروت ملی بوده که خوب می‌دانیم که این ثروت را به هیچ وجه صرف رفاه و آسایش مردم نکرده و در راستای تحول اجتماعی به کار نگرفته‌اند؛ در حالی که به واسطه نفوذ سلسله‌واری بوده که به این منابع دست یافته‌اند.
حال اگر از مقوله بررسی ثروت‌های بادآورده و بی‌تدبیری مدیریت شهری در گذشته گذر کنیم، نابودی باغ سالاریه بیش از همه متوجه مردمی است که نه آینده‌نگری دارند و نه دغدغه‌ای که بتوان بر اساس آن نقشه راهی برای بهبود وضع موجود بهره برد.
یادمان باشد در شهری زندگی می‌کنیم که بر خلاق ادعاهای فراوان مردمش نه به این مسائل علاقه دارند و نه چندان برایشان مهم است که بتوان به آن اشاره کرد. همچنانکه اکثریت آنها علاقه‌ای به کتاب خواندن، محیط زیست، میراث فرهنگی و … ندارند و همواره تقصیر را بر گردن دیگری می‌اندازند.
نه برای دفاع از ارگان‌هایی که می‌توانند ساختمان‌های خود را در جای مناسبتری بنا کنند، بلکه در مذمت انفعال مردم نسبت به محیط پیرامون خود؛ گفتن همین یک نکته بس است که اگر این ادارات و ارگانها بنایی در اینجا نمی‌ساختند و حیاط و فضای سبزی برای آن در نظر نمی‌گرفتند، اکنون شاهد حضور صدها آپارتمان با نمای رومی در آنجا بودیم. اینجا قم است، فراموش نکنیم، یک سوزن به خود زنیم و یک جوالدوز به دیگران.

مهیار موسوی
گروه مطالعات قم‌شناسی

اشتراک گذاری:

به اشتراک گذاری بر روی print
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی telegram
0 دیدگاهبستن دیدگاه‌ ها

ارسال دیدگاه

عضویت در خبرنامه

آخرین پست ها و مقالات را در ایمیل خود دریافت کنید

ما قول می دهیم که اسپم ارسال نشود :)