بقعه این امامزاده در خارج از روستای ساریه خاتون در جاده قم – اصفهان و در حدود ۵۰ کیلومتری شهر قم واقع شده است. و ساختمان بقعه که متعلق به دوره قبل از صفویه است به صورت هشت ضلعی ساخته شده و هر یک از اضلاع آن از خارج قريب به سه متر و دارای طاقنمای ساده ای است. چهار زاويه اصل و داخل بقعه را با ایجاد چند فیلپوش به دایره تبدیل نمودهاند تا گنبد عرقچینی بنا را بر آن استوار سازند. چهار روزنه کوچک جهت نورگیری داخل بقعه تعبیه شده است. گنبد را با رنگ سبز نقاشی نمودهاند و مصالح اصلی بنا، آجر، سنگ و گچ و ساروج می باشد.
صورت قبری در وسط اتاق است که دور آن را ضریح آلومینیومی سادهای فراگرفته است. در دو دهه قبل، در مدخل اصلی بقعه که رو به شمال قرار دارد، ایوان و شبستان بزرگی ملحق کردهاند. زمین زیارتگاه بیش از ۴۰۰ متر مربع است که به صورت قبرستان از آن استفاده میکنند. این بنا به شماره ۲۰۷۰۹ و در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۹ به ثبت آثار ملی و تاریخی رسیده است.
برخی از پژوهشگران نسب شریف امامزاده سیده ساریه خاتون را به ۱۲ واسطه به امام حسن مجتبی(ع) منتهی میدانند که از قرار ذیل است:
سید ساريه (ساره) بنت ابي الفضل علی بن ابی هاشم محمد بن ابي الفضل عبدالله بن ابی جعفر محمد بن ابی القاسم علی بن عبدالله بن الحسن الاعور بن محمد الكابلی بن عبدالله الاشتر بن محمد النفس الزكية بن عبدالله المحض بن حسن المثنی بن امام حسن المجتبی(ع)
وی سیدهای جلیله و خاتونی فاضله بود. نام اصلی وی آسیه، مشهور به ساره و معروف به ساريه خاتون، و ملقب به ستالمعالی است.
علامه نسابه ابن طباطبا، نخستین شخص مهاجر از این خاندان را، محمد کابلی، جد ششم سیده ساریه خاتون ذکر مینماید و مینویسد: هنگامی که پدرش در کابل به شهادت رسید، او به مدینه گریخت و از آنجا به قم مهاجرت کرد و در همین شهر وفات یافت. فرزندان او در قم و خراسان، ری و اصفهان پراکنده شدند.
پدر امامزاده ساریه خاتون از نیشابور به اصفهان مهاجرت کرد و برخی از فرزندان او نیز به قم منتقل شدند که یکی از آنها سید ساریه خاتون است. متأسفانه در منابع موجود، انگیزه مهاجرت، همسر و تعداد فرزندان این بانو ذکر نشده است. اما با وجود واسطههای نسب شریف او می توان گمان زد که وی در ثلث اول قرن پنجم هجری وفات کرده است.
این امامزاده جزو بقاع متبرکهای است که اهالی روستاهای اطراف نیز به آن ارادت داشته و آیینهای مختلف مذهبی را در آن برگزار مینمایند. تعداد زیادی از مردم آن دیار اطلاع دقیقی از تاریخچه بنای آن نمیدانند. بنایی که رو به ویرانی است و اینگونه که پیداست ساختمان آن در حال تخریب کامل است. دوبار سرقت از ضریح آن، عدم رسیدگی مسولین ذیربط و عوامل مرتبط دیگر باعث شده تا نگرانیهایی در بین اهالی نسبت به نابودی این بنای مذهبی-تاریخی بوجود آید. با مشاهده وضعیت فعلی این بنا به خوبی میتوان دریافت که این بنا به هیچ وجه به شایستگی یک بنای معمولی نیز مورد توجه قرار نگرفته چه برسد به بنایی مذهبی-تاریخی و با سابقهای مشخص. با وضعیت فعلی بنای این بقعه، دیرزمانی طول نخواهد کشید که ساختار آن درهم ریخته و بنای آن فرو ریخته شود، اما در این میان معلوم نیست که آیا پس از آن، دو سازمان مهم متولی این امور باز هم به تقابل با یکدیگر خواهند پرداخت یا خیر؟
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد
دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست
به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز
وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست
منابع شجرهنامه: کتاب هزار مزار ایران