سروده استاد اقدس کاظمی قمی (مژگان)
چو یادی کردم از دور گذشته / بباید دید در قم چه گذشته
چه مردانی که در قم رو نمودند / یکایک افتخار شهر بودند
یک از آنان محمد – فاطمی بود / که ایشان رادمرد فاضلی بود
اگرچه فاطمی، مردی زقم بود / چرا در سینهی این شهر گم بود
چرا در قم از او نام و نشان نیست / که نامش بر سر کوچه عیان نیست
محمد – فاطمی بود از بزرگان / که نامش هست در تاریخ ایران
بزرگی بود در دیوان کشور / که در عالم همیشه بود سرور
به دنیا گرچه او مردی به نام است / که صاحب منصبی والامقام است
به شهر قم ولیکن کرد، کاری / که از او مانده، نیکو یادگاری
چو فرزند جوانش رفت از دست / به امر خير، او گردید پابست
از این بابت که فرزندی ندارد / که میراثی برای او گذارد
بشد با آیتاله حائری جفت / مطالب را به زیر گوش او گفت
که میخواهد به پا دارد بنایی / که باشد بعدها او را بقایی
شفاخانه نیاز مردمان بود / جناب حائری اقدام فرمود
شفاخانه به نام فاطمی ساخت / به این امر مهم هم خوب پرداخت
ولی چیزی که بنده یاد دارم / دقیقا خاطراتم را بیارم
(مدرسی) رئیسی بد جوانمرد / نظر بر صورت مردم چو میکرد
نگه میکرد اول او زبان را از / از آن میخواند حال ناتوان را
تمام نسخهها آماده چون بود / به هر یک نسخهای میداد او زود
کلامش تند بود و باصلابت / ولیکن بود مردی با حقیقت
از اینکه خوب و پاک و بی ریا بود / که دستش بهر بیماران شفا بود
همیشه نام نیکش جاودانیست / که نام نیک، رمز زندگانیست
تأسیس بیمارستان فاطمی در سال ۱۳۱۴ (شعر)
- کاربر سایت: مهیار موسوی
- 31 اردیبهشت 1400
- گروه مطالعات قمشناسی
- دستهبندی: یادداشت
- 31 اردیبهشت 1400
اشتراک گذاری:
به اشتراک گذاری بر روی print
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی telegram
0 دیدگاهبستن دیدگاه ها