خاطره ای از آقای علی عربزاده در صفحه اینستاگرام قم شناسی درباره حضور متفقین در قم:
“خاطره ای از عموی مادرم که ۱۷ ساله به رحمت خدا رفته ایشان جوان ی حدود ۲۰ ساله بوده و در کنار باغ پدری که قیحان نام داشته والان بیست متری گلستان و مفتح شده کنار دیوار نشسته بود که سربازان انگلیسی دستگیرش میکنن و میبرند نزدیک شاه جمال که مقر واردوگاهشون بوده به این اتهام که سیم های تلگراف رو تو میدزدی !!در حالیکه بعضی از از مردم این کارها رو میکردند و عموی من بیگناه خلاصه شخصی این جریان رو میبینه و به پدر بزرگم که که خیلی از برادرش بزرگتر بود و با رجال قم آشنایی داشت وبا وساطتت بعضی از بزرگان ایشون رو آزاد میکنند خودش برام گفت که یکی از سربازها تو ماشین خنجری زیر گلوی من گذاشت ومن خیلی زیاد ترسیدم وهمین باعث شد که مقزوع النسل شود.”