زاربلاغ، عکس از مهیار موسوی
زاربلاغ، عکس از مهیار موسوی

قلعه زاربلاغ؛ نیایشگاهی از دوره ماد

✍️ حسین صادقی ،عضو بنیاد قم پژوهی

بنای سنگی زاربلاغ در گردنۀ علی‌آباد در میانه راه تهران به قم و در شرق بزرگراه در فاصله حدود شش کیلومتری جنوب غربی چایخانه نعلبندان واقع شده است. اهالی به ا ین مکان «زاربلاغ» یا «زالوبلاغ» می‌گویند. اما در نقشه‌های رسمی نام محل ساری‌بلاغ درج شده که به ترکی به معنای رنگ‌ زرد یا زرد‌رنگ است و «بلاغ» به معنی چشمه است و این نام بی‌مسمایی نیست؛ چه آنکه در نزدیکی بنا و در پشته‌ای که بر آن استوار شده چشمه‌ای می‌جوشد.
بررسی‌های صورت گرفته در زار‌بلاغ که بیشتر برای حفاری تجاری بود، در بهار سال 1345 توسط شادروان عبدالحسین شهیدزاده صورت گرفت و در این حفاری ادعا شده که حفاری در زاربلاغ منجر به کشف آثاری از دوره سلوکی شده است. سپس در سال 1360 هنگامی که یکی از مسئولان سیاسی رده بالای کشور از تهران به قم سفر می‌کرد، این بنا را مشاهده و در مکاتباتی با مرکز باستان‌شناسی ایران درباره آن اطلاعاتی درخواست کرد. این درخواست موجب شد بار دیگر زاربلاغ محل عنایت تشکیلات باستان‌شناسی قرار گیرد.
عقیل عابدی امین (باستان‌شنان وقت اداره کل میراث فرهنگی تهران) تلاش کرد آن را به ثبت برساند.
این بنا تقریبا به تمامی با تخت سنگ و لاشه سنگ‌های بزرگ و کوچک و ملاط گل ساخته شده است. نقشه بنا بسیار پیچیده است. خود سازه، نقشه‌ای بیضوی – و شاید به تعبیر بهتر، حقلوی قرار دارد و اضلاع آن کاملاً راست گوشه نیست. بنا دارای دو طبقه است. از کف طبقه دوم بنا، به غیر از داغی از آن بر روی دیوارها و حوزه‌هایی برای کارگذاشتن تیرهای چوبی سقف پایین چیزی باقی نمانده است.
طبقه پایین بنا عبارت است از دو اتاق به هم چسبیده؛ یکی بزرگ‌تر به ابعاد 5 * 5 متر و دیگری کوچک‌تر به ابعاد 3 * 5/3 متر که راه و دسترسی به اتاق کوچک‌تر درگاهی است. در دیوار شرقی اتاق بزرگ‌تر دیوار مشترک میان دو اتاق به بلندی تقریبی 8 متر بیشترین ارتفاع باقیمانده بنا را حفظ کرده است. بیشترین قرائن و شواهد دو طبقه بودن بنا در اینجا در دیوار جنبی اتاق کوچک‌تر حفظ شده است که در اینجا بقایای سقف طبقه پایین، و بقایای کف و در گاهی طبقه بالایی دیده می‌شود. گویا در این اتاق طاقچه‌ای هم تعبیه شده بود ولی اکنون از آن نشانی بر جای نمانده است.
برای ساختن بنا نخست در دل پشته طبیعی در جناح غربی به ابعاد سازه مورد نظر زمین را کنده‌اند و حدوداً تا عمق 5 متر پایین رفته و پی بنا را بر آن استوار کرده‌اند. این کار هم موجب حفاظت جسم بنا در غرب و هم موجب مخروطی شدن سازه شده است.
بدین معنی که قاعده کل بنا و هر اتاق بیضوی شده و هر چه به ارتفاع بنا افزوده می‌شود، دیوارها به هم نزدیک‌تر و از ابعاد سازه کاسته می‌شود. ورودی بنا در جبهه جنوبی است. این ورودی بادالانیبه حالتی حلقوی ادامه می‌یابد. مستقیماً به اتاق بزرگ‌تر راه پیدا نمی‌کند، بلکه با چرخشی تند، ورودی بخش‌های درونی بنا را از منظر بیرونی پوشیده می‌دارد.
در گاه اتاقی بزرگ‌تر دقیقاً پشت و ورودی دالان واقع شده و با آن زاویه ‎ ای 90 درجه می‌سازد، طلاق درگاه قوسی است. از طرف شرقی به اتاق‌ها منتهی می‌شده و از سمت غرب با شیبی پلکانی (شایده راه پله ای) به طبقه بالا یا بام راه می‌یافته است.
دیوارهای ورودی و بیرونی سازه با ضخامت 1 تا 2 متر ساخته شده و در بخش شرقی سازه ارتفاع تا حدود 5 متر از سطح پشته طبیعی باقی مانده است. جسم سازه زاربلاغ پوششی دوگانه‌ای دارد. در دیوارهای غربی و قسمت‌های شرقی به ضخامت 2 تا 3 متر از قلوه سنگ‌های ریز و درشت با ملاط گل ساخته شده و پوشش دوم که بیشتر در دو جبهه شمالی و غربی باقی مانده ضخامتی بین 8 تا 10 متر دارد و برای پوشاندن سازه از خشت‌های استفاده شده به ابعادی برابر 9 * 35 * 35 و 12 * 40 * 40 سانتی متر دارد. خشت‌ها با ملاط گل روی هم استوار شده است.
بر اساس گونه‌شناسی سفال به دست آمده که نزدیک به یک صد قطعه گرد آوری شده است و مقایسه لایه دوم محوطه نوشی جان و همچنین لایه دوم گودین می‌توان چنین نتیجه گرفت که بنای زاربلاغ متعلق به دوره عصر آهن پایانی (3) یا به تعبیری دوره ماد است. سفالینه‌های زار بلاغ دو دسته عمده طیف نخودی و طیف خاکستری یک‌دست و ظریف را شامل است و در میان آنها سفال خشن دیده نشده است و پخت جملگی سفال‌ها کافی و تقریبا همه با چرخ سفالگری ساخته شده است.
در نتیجه گیری کلی فهمیده می‌شود زاربلاغ نیز مانند بناهای تقریباً هم دوره خود در ماد غربی مانند: بابا جان، نوشی جان، گودین، زیویه نمونه‌ای از معماری عصر آهن (3) یا به تعبیری دوره ماد است.
شاید به عنوان یک نیایشگاه معرفی شود. پیش از این، در دوره نخست کاوش‌های زاربلاغ، گویا به دلیل کشف ده‌ها عدد سکه دوره سلوکی و پارتی، بنای زاربلاغ به دوره سلوکی منسوب شده بود. در دوره دوم کاوش، علاوه بر عرصه بنا، محدود حریم بنا نیز مورد کاوش قرار گرفت و تعدادی قبور از نوع معماری قبور و سنن تدفین (قبور دست کند صخره‌ای با دفن به شیوه جمع شده و قبور ساده چاله تدفینی با شیوه دراز کش) با یکدیگر متفاوت و به احتمال زیاد از منظر گاه شناختی نیز به دوره‌های مختلف تعلق داشته مورد کاوش قرار گرفتند. شواهد و مدارک کاوش‌های زاربلاغ این احتمال را مطلع می‌کند که تدفین‌های دست‌کَند صخره‌ای هم زمان با بنای نیایشگاهی و معرف فرهنگ آئینی دوره ماد (عصر آهن III ) است. قبور چاله تدفینی نیز به دلیل کشف یک عدد سکه دوره اشکانی در یکی از قبور به دوره پارت منسوب شد.

اشتراک گذاری:

به اشتراک گذاری بر روی print
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی telegram
0 دیدگاهبستن دیدگاه‌ ها

ارسال دیدگاه

عضویت در خبرنامه

آخرین پست ها و مقالات را در ایمیل خود دریافت کنید

ما قول می دهیم که اسپم ارسال نشود :)