زندهیاد استاد سیدحسن لاجوردیزاده
در زمانی که من کودک بودم، هر که دستش میرسید یا به عبارت دیگر وضعش خوب بود، میتوانست زن یا مرد خدمتگزاری داشته باشد که اکثراََ در خانهاشان زن خدمتگذار داشتند که به آنها کلفت میگفتند ولی این زنان خدمتگزار از احترام و عزت خاصی برخوردار بودند و همه اهل خانه این زنان خدمتگزار را مانند مادرشان و بلکه بیشتر دوست داشتند؛ چون این زنها بودند که بچههای خانواده را تر و خشک و بزرگ میکردند. در زمانهای خیلی قدیم به اینگونه زنان لَهلِه هم میگفتند. بعضی از این زنان را که یادم میآید نام میبرم با نام صاحبخانهاشان و آن چه را که به یادم میآید می نویسم که عبارتاند از:
رباب سلطان
رباب سلطان زن خدمتگزاری بود که در خانه حاج سید علی محمد لاجوردی خدمت میکرد. این زن تا آخر عمر در خانه حاج سید علی محمد لاجوردی بود و خدمت میکرد. او خدمتگزاری باوفا و صدیق بود. عمری خدمت کرد تا در منزل حاج سید علی محمد لاجوردی فوت کرد. او را در قبرستان نو به خاک سپردند.
(برگرفته از کتاب چاپ نشده “تاریخچه محله باغ پنبه قم”)