در دفترم فوت چند تن از نامداران قم را نو شتهام. اینک به شرح مندرج در دفترم – علیرغم ناقص بودن – با مقداری اصلاح تقدیم میکنم. هم به جهت یادآوری و هم به امید اینکه بهتدریج تکمیل شود. تاریخ اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی و جز آنِ شهرمان که دچار بیتوجهی شدید است، شاید از همین پراکندهها سر و صورتی پیدا کند.
1. مرحوم محمد علی انصاری قمی – برادر حاج انصاری معروف – که نهج البلاغه و نهج الفصاحه را به فارسی ترجمه کرده و اولی را به نظم در آورده است. او پدر محقق گرامی حضرت حجتالاسلام و المسلمین ناصرالدین انصاری قمی است که چندین کتاب در مورد رجال قم نگاشته است. خاندان انصاری از خاندانهای فرهنگی و پُر افتخار قماند. حجتالاسلام و المسلمین محمد رضا انصاری قمی که «تاریخ قم» یا « کتاب قم » را تصحیح کردهاند از همین خاندان و برادرزادۀ مرحوم انصاری است. آن مرحوم که به امور تجاری هم اشتغال داشت و به اصطلاح بازاری بود قسمتی از تاریخ معاصر قم را نیز به نظم در آورده است. [دهه شصت در گذشت.]یادم می آید یکی از این خاندان در اوایل دهه شصت در دبیرستان دین و دانش ضمن تحصیلات جدید در حوزه درس میخواند و بسیار باهوش و خوش بیان بود.
2. حاج آقا احمد طباطبایی که یکی دو دوره وکیل مردم قم در مجلس شورای ملی بود.[در گذشت دهه شصت]
3. حاج صادق طاهری قزوینی در سنین بالای صد. آن مرحوم که مشاغل متعددی از جمله بازرگانی، کشاورزی، دامداری داشت، تأثیر بسیار زیادی در تاریخ اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی قم در دوران معاصر گذاشت. آقایان مهندس یوسف طاهری قزوینی وزیر راه دولت موقت بازرگان و حاج ارباب محمد آقا طاهری که گویا بعد از استاد فقیهی دومین شخصی است که واژه های قمی را گردآوری کرده است و دکتر حاج میرزا عباس طاهری که اخیرا(اواخر تابستان امسال) در گذشت از جمله فرزندان مرحوم حاج طاهریاند. گفتنی است حجرۀ آن مرحوم در خیابان حضرتی جنب مسجد امام حسن (ع) بود. پدرم با آن مرحوم دوستی و مبادلات اقتصادی داشت و نگارنده به همراه پدرم به حجرۀ او رفته بودم. او با لهجۀ ترکی صحبت میکرد. شرح حال او به رسالهای یا حداقل مقالتی نیازمند است.
4. حاج میرزا عبدالله مسعودی ضابط آستانۀ مقدسه قم که جزوهای به نام «تاریخچۀ قم» نگاشته است.[دهه شصت]
5. یکی از مدیران روزنامههای قم که نامش را فراموش کرده ام- ظاهرا” ابوالقاسم میر عارفین- [دهه شصت]
6. مرحوم بحرینی معروف به عشقی در اوایل خرداد 66 در گذشت. وی یکی از بهترین خطاطان قمی بود.کتیبههای نستعلیق وی در حرم حضرت معصومه و علی بن جعفر موجود است.
7. شخصی به نام افصحی که زمانی روزنامهای در قم منتشر میکرد. یکی و دو جلد کتاب هم در بارۀ مضامین اجتماعی منتشر کرده بود. مغازهای هم در ابتدای خیابان آستانه جنب گاراژ شمس العماره(چهار راه بازار) داشت. [گویا دهه شصت درگذشت]
8. سید علی اکبر برقعی قمی،صاحب کتابهای «راهنمای قم» و«آیینۀ دانشوران». پدر مرحوم سید محمد باقر برقعی مؤلف «سخنوران نامی معاصر» در تابستان 1366 درگذشت. آن مرحوم در زمان رفتن به کنگرۀ صلح وین( در زمان دکتر مصدق) که سر و صدای زیادی به پا کرد، در محلۀ ما «کوچه نو» زندگی میکرد و مورد حمایت اهالی محل – بهخصوص مرحوم عموی نگارنده – قرار گرفته بود. فرزند گرامیشان جناب حاج سید محمد برقعی صاحب انتشارات قدیمی نوین که همسایۀ مغازه پدرم نیز هستند مکرر به این موضوع اشاره دارند. مجلس ترحیمش در مسجد امام حسن (ع) برگزار شد و نگارنده در آن شرکت داشتم. پژوهشگر گرامی جناب رضوانی کاشانی رسالهای در مورد ایشان نگاشتهاند. مرحوم سید محمد باقر نیر در جلسات قم پژوهی به تفاریق از این واقعه که میتوان آن را جنبش صلح یا آشتیخواهی نام نهاد یاد میکردند.
9. سید فخرالدین برقعی از دراویش نعمتاللهی در فروردین 1370 در گذشت. آن مرحوم در محل چاپخانه و فروشگاه برادرش مرحوم سید یحیی برقعی در خیابان ارم غرفهای در اختیار داشت و اقلام خوشنویسی و کتابهای عرفانی و مربوط به تصوف را میفروخت. صورتی نحیف داشت و عمامهای کوچک بر سر و عبایی در بر میکرد. تاریخ گناباد را از ایشان خریدم. خوشنویس بود و معمولا به کتابت اشتغال داشت. تابلویی هم با خط زیبای خود بالای سرش نصب کرده بود: «قرض الحسنه حتی المقدور داده می شود.»
این یاد داشت نیازمند تکمیل و اصلاح است.
سیدمحسن محسنی
بنیاد قمپژوهی
2 دیدگاه