قهوهخانهها بناهای بین راهی محکم و استوار بودند که در مسیر رسیدن به شهرها به مسافران خدمات میدادند. یکی از قهوهخانههای قدیمی در مسیر تهران به اصفهان، میان قم و دلیجان در نزدیکی روستای دولتآباد قرار داشت که در جنگ جهانی دوم متروک افتاده بود و چندین سال به حال خود رها شده بود و آسیب زیادی دیده بود.
اما بعدها قهوهخانهچی جدیدی در آن مستقر شد. نمای بیرونی را مرمت کرد، نمای داخل را با گچ پوشاند، چند قطعه گلیم با رنگهای تند، یک سماور، یک منقل، چراغ و چند فنجان نعلبکی آبیرنگ ساخت قم به آنجا آورد و به قهوهخانه رنگ و جلایی دلچسب و شادیآفرین بخشید.
بنای آنجا طرحی منطقی و قرینه داشته که گنبدی نهاده شده بر چهار پایه و چهار تاق دیگر از چهار سمت گنبد را در میان گرفته بودند و یک نقشۀ مستطیلشکل ایجاد شده بود. پلان و تصویر داخلی تالار طرح چهارصفه را تداعی میکند.
سماور، منقل، یکسری شیشه روی تاقچهها در زوایای مختلف قرار دارند. وسط تالار باز است. گاهی اوقات در بناهای اینچنینی اگر سهم آب قهوهخانه زیاد باشد یک حوض با فواره زیر گنبد در همین بنای وسط برپا میکند.
در کنار جادههای یکنواخت بناهای قهوهخانه با صدای قلقل سماور، چای شیرین و گهگاهی چند منقل تریاک جایگاهی فرحبخش و مملو از لذات است. اینجا اهمیت «خرابات» در شعر پارسی مشخص میگردد. گاهی در آنها شاهنامه میخوانند و گاه در ایام محرم پرچم سیاه بر آنها افراشته میشود و به ذکر مصیبت مشغول میشوند. به مرور زمان و با ازدیاد اتومبیل در مسیرها این قهوهخانهها توسعه یافتند و مانند این تصویر الگوی ۵ گنبد به خود گرفتند.
منبع: آندره گدار، کتاب آثار ایران