در بين راه منظريه به قم و در چهار فرسخي اين شهر پلی وجود دارد كه پل دلاک ناميده مي شود. ساوه رود و قمرود چندصد متر پيش از اين پل به هم پيوند مي خورند و تشكيل مسيله رود را مي دهند. پل دلاک بر روي همين رود زده شده است. احتمالاً ساخت اين پل به دوران كريم خان زند ميرسد كه اميرمحمدحسين خان براي شهر قم بارو و خندقي احداث كرد و پل دلاک از بناهاي او به شمار مي رود. اگر پلي قبل از اين دوران آنجا بوده است، كاملاً از بين رفته بود و اميرمحمدحسين خان اين پل جديد را به جاي پل ويران شده قبلي احـداث كـرد و اين امر به علت طغيان مداوم مسيله رود و خرابی حاصل از آن زياد دور از ذهن نيسـت. احتمـال اين كه قدمت اين پل به دوران صفويه برسد نيز وجود دارد (كابلی، 1348 :111) .
در دوران قاجاريه اين پل بارها ترميم شد ولی در طی ده سـال، چهـار بـار طغيـان آب موجب خرابي آن شد (افضل الملك، 1335 :49) تا اينكه شركت برادران لينچ، با استفاده از فنّاوري روز، پلی مرتفع و محكم و بي عيب با هفت چشمه ايجاد كردند (همان: 49 ).
هنگامی كه اوليويه (Olivier Laurence)، سفير فرانسه، در اوايـل دوران قاجـار از روي اين پل عبور ميكند، اين پل را كاملاً تخريب شده توصيف مي كند (اوليويه، 1371 :105).
در دوران فتحعلی شاه در نزديكی قم پل كاروانسرايی كوچك و گلي وجود داشته است كه از آب شيرين بي بهره بود (شيرازي، 1377 :275). در دوران ناصرالدين شاه يك كاروانسـراي سنگی بزرگ به وسيله ميرزاآقاخان نوري صدراعظم در نزديكي كاروانسرای گلـی سـاخته مي شود كه ناصرالدين شـاه در سـفر دوم خـود بـه قـم در 1284ق آن را وصـف مـي كنـد (قاضــيهــا 1381: 47) .
Joseph Arthur de Gobineau (دوگوبينــو) که در 1273ق (1857م) اين بنا را ديده است، آن را كاروانسرايي خوب مي داند (گوبينو، 1367 :248).
ذوالفقار خان نوري، حاكم قم و پسر صدراعظم، يك بار پـل دلاک را تعميـر كـرد ولـي مجددا به علت طغيان آب شكسته شد (اعتمادالسلطنه، 1380 :1 /98). امين السلطان پلی ديگر بر روی رودخانه ساوه درست كرد تا مسافت منظريه به قم نزديكتر شود وي در عين حال پل دلاک را به وسـيلة ميـرزا بـاقر سعدالسـلطنه بـا پـنج دهنـه و چشـمه بازسـازی كـرد و چاپارخانه ای نزديك آن ايجاد كرد (بروگش، 1374 :194).
اعتمادالسـلطنه، كـه در 1304ق اين پل را از نزديك ديده است، به صورت اغراق آميز آن را بعد از پل خواجـوي اصـفهان و پل شوشتر بادوام ترين و محكم ترين پل ايران معرفي ميكند (امـين السـلطان، 1335 :271 و 272 ). اغراق گويی اعتمادالسلطنه در مورد پل دلاک اينجا مشخص مي شود كه اين پـل دو سال بعد يعني در 1306ق مجددا بر اثر سيل كاملاً ويران شد (حاجي پيرزاده، 1342 :1 /6).
امين السلطان كاروانسراي سنگی پل دلاک را نيز بازسازي كرد. اين كاروانسـرا بنـايی است از آجر كه 55 متر درازا و 45 متر پهنا دارد و از بناهـاي چهـارايواني اسـت. ورودی كاروانسرا در سمت جنوب و رو به سوی مسيله رود دارد و از جهت معماری بنـايی زيبـا بوده است كه امروزه فقط سر در آن باقی است (كابلی، 1348 :110).
منابع:
اعتمادالسلطنه، محمدحسن (1380).چهل سال تاريخ ايران، به كوشش ايرج افشار، تهران: اساطير.
افضل الملك كرماني (1335). تاريخ و جغرافياي قم (سفرنامه قم)، به كوشش حسين مدرسي طباطبايي، قم: وحيد.
گوبينو، ژوزف آرتور (1367). سـفرنامه (سـه سـال در آسـيا 1855 -1858م)، ترجمـة عبدالرضـا هوشـنگ مهدوي، تهران: كتابسرا.
فووريه (1351). سه سال در دربار ايران، ترجمة عباس اقبال، تهران: شركت سهامي كتب ايران.
قاضيها، فاطمه (1381). سفرهاي ناصرالدينشاه به قم (1266 -1309ق)، تهران: سازمان اسناد ملي ايران.
كابلي، ميرعابدين (1348). بررسي هاي باستانشناسي قمرود، تهران: سازمان ميراث فرهنگي كشور.
بروگش، هينريش (1374). در سرزمين آفتاب، ترجمة مجيد جليلوند، تهران: نشر مركز.
حاجي پيرزاده (1342). سفرنامه، به كوشش حافظ فرمانفرمائيان، تهران: دانشگاه تهران.
اوليويه، جي آ (1371). سفرنامه تاريخ اجتماعي اقتصادي ايران در دوران آغـازين عصـر قاجـار، ترجمـة محمد طاهر ميرزا، تصحيح و حواشي غلامرضا ورهرام، تهران: اطلاعات.
امين السلطان، علي اصغرخان (1335). علي آبادنامه يا سفرنامة ذهابية قم، به كوشش حسين مدرسـي طباطبـايي، قم: چاپخانة حكمت.
شيرازي، ميرزاصالح (1377). سفرنامة اصفهان، كاشان، قم و طهران، بهكوشش ايرج افشـار، ميـراث اسـلامي ايران، دفتر هفتم، قم: كتابخانة حضرت آيت االله مرعشي نجفي.