میرزاحسین آشوب قمی از خدمه ی مورد احترام آستانه حضرت معصومه سلام الله علیها بوده و از شعرای دورهی ناصری است. طبعی پرخاشجو داشته و کم تحمل بوده است. اشعاری ویژهی مجالس تعزیه و شبیهخوانی داشته که بنابر وصیت او، آن مجموعه منظوم را بهنگام دفن روی سینهی او قرار میدهند و بخاکش میسپارند و این امر حاکی از ارادتی است که نسبت به ساحت قدس ائمهی معصومین داشته است. با دفن او ، نسخهی آن مراثی نیز برای همیشه در دل خاک مدفون میگردد.
بروایت مرحوم میرزا علی اکبر فیض
(…. یکی از شبهای تابستان که بر فراز بام غنوده بود، چون از خواب بیدار شد، شبحی در نظرش جلوه کرد، گمان سارق و دزد کرد، آلت حربی که در زیر وسادهی خود آماده نهاده بود برداشت و بیتحاشی از عقب او بشتافت چون خواب آلوده بود، فراز بام را صحن خانه پنداشت و بیمحابا بدوید. ناگهان از فراز بام بزیر آمد. استخوان و رگ و کمر او خورد بشکست. بدین جهت مدتها حليف فراش بود و تا آخر عمر بی عصا و معاونتی نمیتوانست راه برود.
از اشعار وی:
تو به این قامت زیبا و باین حسن خدایی
بدری پرده خلقی اگر از پرده درآئی
آفتاب از افق صبح برون هیچ نیاید
تو اگر بند نقاب از رخ زیبا بگشایی
زاهد از من می و میخانه و تعمیر خرابات
از تو سجاده و تحتالحنک و زهد ریایی
برگرفته از کتاب تذکره سخنوران قم
مولف: محمدعلی مجاهدی (پروانه)