سفرنامههای دوره قاجار، داستانی از سرزمینی سرشار از حیات وحش و تنوع گیاهی در دشت مسیله و قمرود روایت میکنند. گویی خواننده در صفحات این سفرنامهها، با بهشتی در آفریقا روبهرو است. اما امروزه، این دشت وسیع و هموار که زمانی انبار غله ایران نامیده میشد، به کانون بحران محیط زیستی و مولد ریزگرد تبدیل شده است.
شکارچیان که روزی در این دشت به دنبال طعمه میگشتند، اکنون جای خود را به ریزگردهایی دادهاند که نفس شهروندان قم را به تنگ آورده است. چه بر سر این سرزمین آمده است؟ چرا بهشت شکارچیان به منشاء ریزگرد تبدیل شده و انبار غله ایران به خشکی و تشنگی حاد دچار شده است؟
بررسی سفرنامهها و روایتهای افراد محلی، تصویری روشن از گذشتهی این دشت ارائه میدهد. زمانی نه چندان دور، دشت مسیله و قمرود مملو از حیواناتی نظیر پلنگ، گراز، آهو، کَل و قوچ و انبوه گیاهان بود. اما احداث سدهای متعدد، خشکسالی و حفاری چاههای عمیق، این سرزمین حاصلخیز را به بیابانی لمیزرع تبدیل کرده است.
بیتوجهی به این معضل، ریشه در دو عامل عمده دارد:
عدم شناخت عمومی: دشت مسیله و قمرود در مقایسه با دریاچه ارومیه، کمتر شناخته شده است و به عنوان مقصدی برای تفریح و تفرج مورد استفاده قرار نمیگیرد. در نتیجه، تخریب و نابودی آن به آرامی و بدون جلب توجه عمومی اتفاق افتاده است.
مهاجرت روستائیان: ناامیدی و ناتوانی در حل مشکلات، روستائیان و افراد بومی را به مهاجرت از این منطقه واداشته است. به این ترتیب، دشت مسیله عملا بدون دفاع مانده و مسئولان نیز فرصت پرداختن به این معضل را پیدا نکردهاند.
اکنون که بحران ریزگردها و آلودگی هوا به یک موضوع ملی تبدیل شده است، لازم است توجه بیشتری به دشت مسیله و قمرود به عنوان کانون بحران محیط زیستی در مرکز کشور شود. نجات این منطقه که در بیخ گوش پایتخت قرار دارد، نیازمند عزم ملی و اقدامات فوری و اساسی است.
استفاده از دریای فاضلاب تصفیه شده کلانشهرهای همجوار، یکی از راهحلهای معقول برای احیای این دشت است. با بهرهگیری از این راهحل و سایر اقدامات نجاتبخش، میتوانیم امید به بازگشت حیات به این سرزمین زخمی داشته باشیم.
این امر از ضروریترین کارهایی است که هیچ گونه تعللی در آن روا نیست.
علاوه بر مسئولان، تشکلهای مردم نهاد نیز میتوانند در احیای دشت مسیله و قمرود نقشآفرینی کنند. مطالبهگری، ارائه راهکار، مشارکت در اجرای طرحها و جلب توجه عمومی، از جمله اقداماتی است که این تشکلها میتوانند انجام دهند.
با همدلی و تلاش همگانی، میتوانیم این کانون بحران محیط زیستی را احیا و به نسلهای آینده هدیه دهیم.
متن حاضر بازنویسی مطالب آقای سیدمحمسن محسنی در این مورد است.
عکس تالاب مره از حسین شاهبداغی/ خبرگزاری تسنیم