این کتاب توسط استاد ابوالحسن گرامی از استادان پیشکسوت شهر قم گردآوری شده و توسط انتشارات نصایح به چاپ رسیده و در آن ده محله از محلههای ابتدایی تاریخ معاصر شهر قم به همراه تصاویر زیادی از تعدادی از افراد آنها به تصویر کشیده شده است. استاد گرامی از دانشآموختگان و از دبیران بازنشسته تاریخ دبیرستان حکیم نظامی قم میباشد. نوشته زیر، مقدمه کتاب به قلم استاد گرامی می باشد که ذکر آن در این صفحه به منظور شناساندن آن به علاقهمندان تهیه آن و به نوعی همکاری با انتشارات محترم میباشد:
مقدمه
نگاهی به برخی محله های قدیمی قم
زادگاهم قم بوده است و در یکی از کهن ترین محله های آن یعنی سیدان در حد فاصل خیابان آذر و چهارمردان به دنیا آمده ام. تا سی سال بعد همه روزه در آن طی طریق می کردم. از کودکی شوق واکاوی به نادانسته ها از جمله تاریخ در جانم ریشه داشت. سالها بعد رشته تاریخ دانشگاه اصفهان تحصیل کردم. زان پس چند دهه نیز در آموزشگاههای زادبوم خویش همین رشته را درس میدادم. از آنجا که عادت داشتم به حکم سنت قدیمیها کارهای روزانه را با پای پیاده انجام دهم پیمودن مسیر سه راه بازار. خیابان ارم. خیابان صفاییه به طبیعت ثانویهام بدل شد که کمابیش تاکنون نیز چنین بوده است. به همین سبب بود که بسیاری از داده های علمی خود از جمله مواد پژوهش تاریخ قم در همین آیند و روندها به دستم می افتاد که یکی هم تدوین این مجموعه کنونی بوده است.
یکی از روزهای ۱۳۵۹ که از جلوی حرم بانو معصومه (ع) میگذشتم شادروان آیت الله سیدرضا برقعی. بنیانگذار و مدیر دفتر نشر فرهنگ اسلامی تهران. را دیدم که بیشتر جوانان پیش از انقلاب نام او را در کنار محمدجواد باهنر و علی گلزاده غفوری به عنوان مؤلف کتابهای تعلیمات دینی از اول ابتدایی تا پایان دبیرستان می شناختند که به تقریب متولد سالهای اول قرن چهاردهم خورشیدی بود. همان روز متوجه شدم خانه امین السلطان صدراعظم قاجار را که روبروی سه راه موزه بود تخریب می کنند. ماوقع را که جويا شدم گفت خدمت امام خمینی رفته بودم. عرض کردم قم زائر زیاد دارد ولی جای اقامت کافی یافته نمی شود. گفتند این کار آغاز شود و دستور میدهم هزینه هایش را پرداخت کنند. با این تصمیم قرار شد خانه وزیر قاجاریان از پای بست ویران شود.
یادآوری می شود این خانه نخست هشت هزار متر مربع بود که بعدا بخشی از آن به گاراژ میهن و بخشی دیگر به خانواده سلامت و نیز خانواده صفاری ها فروخته شد. حاج عباس میهن قسمت سوم را که اصطبل بود خریداری کرد و همو بعدا دویست متر از زمین متعلق به خود را به دکتر شفاء الدوله پزشک مشهور اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی فروخت که مطب او روبروی حرم بود و کاشی های آن نیز تا چندی پیش با شعر معروفش دواء اینجا شفاء آنجا، بر سردر آن نصب شده بود بخشی از همین خانه امین السلطان به شمار می آمد. این چهار بیت جزء تاریخ قم معاصر درآمده است:
مطب دکتر اینجا، کاخ سبط مصطفی آنجا
بشارت دردمندان را دوا اینجا، شفا آنجا
در اینجا طب یونانی و تشریح اروپایی
فرامین و الهیات و آیات خدا آنجا
سبب اینجاست یعنی حکمت و تقدیر و دانایی
توانایی است یعنی حکم و تقدیر و قضاء آنجا
شفا از نبض اینجا میدهد تشخیص
علت را خداوند شفا دارد ید معجز نما آنجا
چنین شد روزها که عصرها به بازار قم حجره پدرم مرحوم حاج محمد گرامی می رفتم، شامگاه از آنجا در مسیر به خانه بازمیگشتم و با حسرت به این میرات فرهنگی از دست رفته مینگریستم و از ژرفای جان تأسف می خوردم. گاه به گاه مرحوم برقعی که از خویشاوندان بنده نیز بود و خودش هم در آنجا نظارت می کرد در راهی می نمود و مراتب ناراحتی قلبی اش را بیان می کرد. –
شگفت است انگاری ویرانی در سال ۱۳۵۹ش بلای جان ایران و از جمله تاریخ قم شده بود. زیرا در همین سال در سی و یکم شهریورماه جنگ ایران و عراق آغاز شد و بسیاری از ملک وطن ز کهنه و نو از میان رفت. از جمله در پاییز همین سال که زلزله ای خفیف در قم آمد بخش بالایی یکی از دو مناره معروف عهد سلجوقی در کنار میدان کهنه خیابان آذر قم از سوی اهالی محل خراب شد که مبادا در وقت زلزله آوار آن بر سر مردم بریزد. انگاری در سالهای اوایل انقلاب کسی در اندیشه حفظ بازمانده های تاریخی ایران نبود. شوربختانه هنوز هم پس از سی و هشت سال مناره بازسازی نشده است. تأمل پذیر است مرحوم سیدابوالفضل تولیت نیز که خاندانش طی چند سده پیاپی متولی آستانه قم بودند بدون داشتن نسلی از خویش همچون برادرش با دلی شکسته و آکنده از افسردگی چند ماهی پس از انقلاب و شاید به قول قمی ها از غصه دق کرد و از دنیا رفت.
برسرسخن خویش بازآییم. با دیدن آغاز ویرانی یاد شده در سرای امین السلطان بود که به این اندیشه افتادم تا حد توان به ثبت تاریخ محله های قم بپردازم که روبه ویرانی بود. کاری که در روندی طولانی اندک پیش آمد و یکی از ثمره های آن تأليف کنونی شد. از جمله به لطف آقای ابوالفضل صفاری نوه حاج رضا صفاری به نوشته برخی از زوایای خانه ویران شده امین السلطان پرداختم. اکنون که سالیان دراز از آن روزگاران سپری شده است در این مجموعه به معرفی ده محله از محله های قم پرداخته ام. امید که گامهای بلند بعدی را نسل جوان امروزی بردارد. لازم به یادآوری است خوشبختانه اکنون بر بنای میرزا علی اصغرخان امین السلطان بنای جدید صحن فاطمیه بنا شده که در این مجموعه کتابخانه آستانه مقدسه به سبک بسیار زیبایی همراه با قرائت خانه ساخته شده است.
یادآوری این نکته ضروری است که اعتراف کنم پس از انتشار این یادداشتها خوانندگان درخواهند یافت قطعا از کاستیها تهی نمانده است. ممکن است برخی داده های یاد شده با آنچه شماری از اهل همان محل میدانند منطبق نبوده باشد. خطای حافظه در روزگار سالخوردگی ناقلین گفتار و نگارنده این سطور نیز بدان افزوده می شود. زیرا بیشتر تلاش بوده بر اساس دیده ها و شنیده ها و کمتر مکتوبات چاپی یعنی کتاب و مقاله این کار را به پایان برسانم. پس سپاسگزار کسانی خواهم بود که با تذکرات ارزشمند خویش به لغزش زدایی از این مجموعه در چاپهای بعدی کمک خواهند کرد.
بر خود بایسته میدانم مراتب سپاس خود را به جناب آقای علی بنایی و همکارشان آقای هادی ربانی ابراز دارم که از سال ۱۳۸۹ش تاکنون با راهاندازی مرکز قم پژوهی خدمات ارزنده ای به تحقیق تاریخ و فرهنگ قم به شهروندان قمی نموده و تاکنون بیش از ۳۲ عنوان کتاب کمیاب در این زمینه را تجدید چاپ یا برخی آثار نو را منتشر نموده اند. بنده نیز طی سالهای گذشته مرهون تلاشها و محبتهای آنان بوده ام. همچنین از آقای حسین حسینی که در همین مؤسسه از رهنمودها و همکاریهایشان استفاده کرده ام سپاسگزارم. سرانجام از همه دوستان همشهری که ذکر جداگانه یکایک نامشان در اینجا میسر نیست تشکر میکنم خاصه اصحاب جلسات عصرگاه سه شنبه های قم پژوهی که بیش از هفت سال است این نشستها همچنان برقرار است و حاصلش گفتمانهای ارزشمند و پرباری بوده است.
ابوالحسن گرامی
قم. آذر ماه ۱۳۹۷ش